چارچوب CAGE

از دید ماکان آریا پارسا چارچوب CAGE یکی از ابزارهای تحلیلی قدرتمند در حوزه کسب ‌و کار و اقتصاد جهانی است که برای بررسی تفاوت ‌ها و شباهت ‌ها میان کشورها یا بازارهای هدف مورد استفاده قرار می ‌گیرد. این چارچوب به کسب ‌و کارها کمک می‌ کند تا تصمیم ‌های بهتری درباره ورود به بازارهای جدید بگیرند. با استفاده از این چارچوب، می ‌توان عوامل کلیدی در توسعه بازار را تحلیل و ارزیابی کرد. همچنین، درک عمیق ‌تری از فضای رقابتی و ریسک ‌های احتمالی به دست آورد.

آشنایی با چارچوب CAGE

چارچوب CAGE (Culture, Administration, Geography, Economy) مخفف چهار عامل کلیدی است که تفاوت بین کشور ها یا مناطق را نشان می ‌دهد. این چارچوب با تمرکز بر تفاوت ‌های فرهنگی، اداری، جغرافیایی و اقتصادی، ابزاری مناسب برای تحلیل تطابق بازار و ارزیابی استراتژی ‌های توسعه بین ‌المللی محسوب می ‌شود.

  • بخش فرهنگی (Culture): در بخش فرهنگی، تفاوت ‌های زبانی، مذهبی، آداب ‌و رسوم، رفتار اجتماعی و ارزش‌ های مشترک میان کشور مبدا و کشور هدف بررسی می ‌شود. برای مثال، شرکتی که می ‌خواهد وارد بازار ژاپن شود، باید به فرهنگ کاری و ارزش ‌های مصرف‌ کنندگان ژاپنی دقت کند.
  • بخش اداری (Administration): بخش اداری به بررسی ساختار سیاسی، قوانین تجارت، روابط دیپلماتیک، سیستم حقوقی و نظام مالیاتی کشور ها می ‌پردازد. در این چارچوب، این بخش برای ارزیابی ریسک‌ های قانونی و بوروکراتیک در هنگام ورود به یک بازار جدید حیاتی است.
  • بخش جغرافیایی (Geography): این بخش شامل فاصله فیزیکی، شرایط آب‌ و هوایی، زیرساخت‌ ها، مرز های طبیعی و دسترسی به دریاها می ‌شود. این چارچوب با توجه به موقعیت جغرافیایی، چالش ‌های لجستیکی و حمل ‌و نقل را شناسایی می ‌کند.
  • بخش اقتصادی (Economy): در این بخش، تفاوت ‌های درآمد سرانه، سطح توسعه ‌یافتگی، ساختار بازار کار و منابع اقتصادی تحلیل می ‌شود. چارچوب کیج در این حوزه به شرکت ‌ها کمک می‌ کند تا بازارهای هم‌ سطح یا متفاوت از نظر اقتصادی را بهتر درک کنند.

کاربرد چارچوب CAGE در توسعه بین ‌المللی

به گفته ماکان آریا پارسا با استفاده از چارچوب کیج می ‌توان به شکل سیستماتیک عوامل موثر بر توسعه بازار را بررسی کرد. این چارچوب به مدیران اجازه می ‌دهد تا دلایل موفقیت یا شکست شرکت ‌ها در بازار های خارجی را بهتر تحلیل کنند و از اشتباهات استراتژیک جلوگیری نمایند. یکی از مزایای این چارچوب، تطبیق دادن استراتژی‌ های شرکت با ویژگی‌ های کشور هدف است. برای مثال، اگر تفاوت فرهنگی بسیار زیاد باشد، شرکت امکان دارد مجبور شود برند خود را برای تطابق با بازار هدف بازطراحی کند. همچنین این چارچوب به شناسایی موانع و فرصت ‌های ورود به بازار کمک می ‌کند. با شناسایی تفاوت ‌های اقتصادی، می ‌توان متوجه شد که آیا یک بازار ظرفیت پذیرش یک محصول خاص را دارد یا خیر.

عوامل موثر بر توسعه بازار

عوامل موثر بر توسعه بازار و ارتباط آن با CAGE

برای ورود موفق به بازارهای جدید، شناسایی عوامل موثر بر توسعه بازار از اهمیت بالایی برخوردار است. چارچوب کیج ابزاری تحلیلی برای درک و دسته ‌بندی این عوامل در چهار بعد اصلی می باشد: فرهنگی، اداری، جغرافیایی و اقتصادی. این چهار بعد، نقشه ‌ای راهبردی از شرایط بازار هدف ارائه می ‌دهند و امکان ارزیابی فرصت‌ ها و تهدیدها را فراهم می ‌سازند.

تفاوت ‌های فرهنگی به عنوان یکی از عوامل موثر بر توسعه بازار

به اعتقاد ماکان آریا پارسا فرهنگ مصرف، زبان، ارزش ‌های اجتماعی و سبک زندگی، نقش مهمی در پذیرش یا رد یک محصول یا برند ایفا می‌ کنند. در چارچوب کیج، این تفاوت ‌ها در بخش فرهنگی تحلیل می ‌شوند. مثلاً اگر یک برند مواد غذایی بخواهد وارد بازار خاورمیانه شود، باید با تفاوت ‌های دینی و تغذیه ‌ای آشنا باشد تا بتواند جایگاه خود را تثبیت کند. این تفاوت ‌های فرهنگی از عوامل مهم بر توسعه بازار هستند که اگر به ‌درستی درک نشوند، می‌ توانند به شکست پروژه منجر شوند.

  • ساختارهای سیاسی و اداری: قوانین واردات، مجوزهای تجاری، تعرفه‌ ها و ثبات سیاسی، همگی از عوامل موثر بر توسعه بازار هستند. چارچوب کیج در بخش اداری خود به این مسائل می ‌پردازد. تفاوت در ساختار اداری می ‌تواند مزیت رقابتی ایجاد کند یا موانع ورود جدی به همراه داشته باشد. برای مثال، یک شرکت بین ‌المللی که وارد کشور با ساختار اداری ساده و حمایتی می ‌شود، شانس موفقیت بیشتری دارد.
  • جغرافیا و نقش آن در توسعه بازار: جغرافیا یکی از عوامل موثر بر توسعه بازار است که در این چارچوب از منظر فاصله فیزیکی، شرایط اقلیمی، دسترسی به بازار و زیرساخت‌ های حمل‌ و نقل بررسی می ‌شود. اگرچه ممکن است دو کشور از نظر فرهنگی و اقتصادی به هم نزدیک باشند، اما فاصله جغرافیایی زیاد، هزینه ‌های لجستیکی را افزایش داده و توسعه بازار را دشوارتر می‌ کند. در همین راستا، چارچوب کیج هشدارهای لازم را پیشاپیش ارائه می ‌دهد.
  • قدرت اقتصادی و ظرفیت بازار هدف: وضعیت اقتصادی کشور هدف، مانند درآمد سرانه، سطح مصرف، نرخ ارز و تورم، به شدت بر توسعه بازار اثر می‌ گذارد. این عوامل اقتصادی در این چارچوب به شرکت ‌ها کمک می ‌کنند تا قدرت خرید مشتریان و سودآوری احتمالی را بسنجند. برای مثال، ممکن است یک کشور به دلیل تفاوت اقتصادی بسیار با بازار مبدا، نیاز به تغییر در استراتژی قیمت ‌گذاری داشته باشد. چنین تطبیقی یکی از عوامل مهم بر توسعه بازار است که بدون تحلیل اقتصادی جامع، ممکن نیست.

چرا استفاده از چارچوب CAGE برای تحلیل عوامل موثر بر توسعه بازار مهم است؟

طبق صحبت های ماکان آریا پارسا یکی از مزیت ‌های کلیدی چارچوب کیج این است که عوامل موثر بر توسعه بازار را به‌ صورت ساختاریافته و منظم بررسی می ‌کند. به جای تحلیل پراکنده و کلی، این مدل، چهارچوب مشخصی برای مقایسه و ارزیابی بازارها در اختیار شرکت ‌ها قرار می ‌دهد. علاوه بر آن، چارچوب قفس به تصمیم ‌گیران کمک می ‌کند تا منابع خود را به ‌صورت هدفمند تخصیص دهند.

چارچوب قفس

مزایای استفاده از چارچوب CAGE

تصمیم‌ گیری آگاهانه برای ورود به بازارهای خارجی

با استفاده از چارچوب CAGE، شرکت ‌ها می ‌توانند تصمیم ‌گیری دقیق ‌تری در مورد انتخاب بازارهای هدف انجام دهند و از ریسک‌ های ناخواسته جلوگیری کنند.

کاهش هزینه‌ ها و بهینه ‌سازی منابع

از نظر ماکان آریا پارسا شناخت تفاوت‌های فرهنگی یا زیرساختی، به شرکت‌ها کمک می‌کند تا منابع خود را به صورت بهینه‌تر در بازار هدف به کار ببرند و از هزینه‌های غیرضروری جلوگیری کنند.

شناسایی فرصت ‌های رشد

چارچوب CAGE با شناسایی عوامل مهم بر توسعه بازار، فرصت‌ هایی را نمایان می‌ سازد که ممکن است در نگاه اول پنهان مانده باشند.

معایب چارچوب CAGE

  • نادیده گرفتن برخی فاکتورهای غیراقتصادی مهم
  • نیاز به اطلاعات به‌ روز و دقیق
  • تمرکز بیش از حد بر تفاوت ‌ها و نه بر شباهت ‌ها

چارچوب CAGE یا چارچوب قفس؟

برخی از منابع فارسی، چارچوب کیج را با نام چارچوب قفس نیز معرفی می ‌کنند، که ترجمه  این واژه است. این چارچوب در واقع همان چارچوب کیج است که به دلیل ترجمه معنایی واژه “قفس” (Cage)، مورد استفاده قرار می ‌گیرد. با این حال، استفاده از اصطلاح چارچوب کیج در متون تخصصی دقیق ‌تر و رایج‌ تر است.

مثال ‌هایی از کاربرد چارچوب CAGE

  • شرکت ‌های تولیدی: یک شرکت ایرانی تولید کننده پوشاک قصد دارد وارد بازار ترکیه شود. با استفاده از چارچوب کیج، این شرکت تفاوت ‌های فرهنگی، قوانین واردات، فاصله جغرافیایی و وضعیت اقتصادی ترکیه را تحلیل کرده و به این نتیجه می ‌رسد که نیاز به برندینگ مجدد و انتخاب شریک محلی دارد.
  • شرکت‌ های خدماتی: شرکت‌ های ارائه‌ دهنده خدمات فناوری اطلاعات نیز با استفاده از این چارچوب، می ‌توانند بررسی کنند که آیا تفاوت ‌های فرهنگی یا زیرساختی مانع از ارائه خدمات آنلاین در کشور هدف خواهد شد یا خیر.

محدودیت ‌های چارچوب CAGE

  • تمرکز صرف بر تفاوت ‌ها: چارچوب کیج عمدتاً بر تفاوت ‌ها میان کشورها تمرکز دارد و ممکن است شباهت ‌ها یا فرصت ‌های هم ‌افزایی را نادیده بگیرد.
  • نیاز به داده‌ های دقیق: برای استفاده مؤثر از این چارچوب، نیاز به داده ‌های قابل ‌اعتماد و دقیق از هر کشور وجود دارد که در برخی موارد دسترسی به آن‌ ها دشوار است.

تحلیل چارچوب کیج

نتیجه ‌گیری

از نگاه ماکان آریا پارسا چارچوب CAGE ابزاری کارآمد برای تحلیل بازارهای جهانی و بررسی تفاوت‌ های اساسی میان کشورها است. این چارچوب با تمرکز بر چهار بعد کلیدی فرهنگی، اداری، جغرافیایی و اقتصادی می ‌تواند به شرکت ‌ها کمک کند تا بازار هدف خود را به ‌درستی انتخاب کرده و عوامل مهم بر توسعه بازار را به‌ خوبی درک کنند. چه این ابزار را با نام چارچوب قفس بشناسیم یا چارچوب کیج، در هر صورت اهمیت و کارایی آن در استراتژی توسعه بازار انکارناپذیر است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − 9 =